بيان آيات اين سوره تهديد کسانى است که خود را مسلمان معرفى کرده اند ولى متخلق به اخلاق منافقينند، از قبيل سهو از نماز، و ريا کردن در اعمال ، و منع ماعون ، که هيچ يک از اينها با ايمان به روز جزا سازگارى ندارد. و اين سوره هم احتمال دارد مکى باشد و هم مدنى . ارايت الذى يکذب بالدين کلمه (رؤ يت ) هم مى تواند به معناى ديدن با چشم باشد، و هم به معناى معرفت . و خطاب در اين آيه شريفه به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) است ، بدان جهت که فردى شنونده است ، نه بدان جهت که پيامبر است ، در نتيجه خطاب به عموم شنوندگان دنيا خواهد بود. و مراد از (دين )، جزاى يوم الجزاء است ، پس کسى که دين را تکذيب کند منکر معاد است . ولى بعضى گفته اند: مراد از دين ، همان معناى معروفش يعنى کيش و ملت است . اوصاف تکذيب کنندگان دين : راندن يتيم ، عدم اهتمام به طعام مسکين ،سهل انگارى در نمازگزاران ، رياکارى و منع (ماعون ) فذلک الذى يدع اليتيم کلمه (دع ) به معناى رد کردن به زور و به جفا است ، و حرف (فاء) در کلمه (فذلک ) براى توهم معناى شرط است ، و تقدير کلام (ارايت الذى يکذب بالجزاء فعرفته بصفاته ، فان لم تعرفه فذلک الذى ...) است ، يعنى آيا آن کس را که روز جزا را تکذيب مى کند، از راه صفاتى که لازمه تکذيب است شناختى ؟ اگر نشناختى پس بدان که او کسى است که يتيم را به زور از در خانه خود مى راند، و او را جفا مى کند، و از عاقبت عمل زشتش نمى ترسد، و اگر روز جزا را انکار نمى داشت چنين جراتى را به خود نمى داد، و از عاقبت عمل خود مى ترسيد، و اگر مى ترسيد به يتيم ترحم مى نمود. و لا يحض على طعام المسکين کلمه (حض ) به معناى تحريک و تشويق است ، و در کلام مضافى حذف شده ، تقديرش (و لا يحض على اطعام طعام المسکين ) است ، يعنى مردم را به اطعام طعام مسکين تشويق نمى کند. بعضى از مفسرين گفته اند: اگر تعبير به طعام کرد، نه به اطعام ، براى اين بود که اشاره کرده باشد به اينکه مسکين گويا مالک زکات و صدقه است و احتياج ندارد به اينکه کسى به او اطعام کند، وقتى طعام را که حق خود او است به او بدهند او خودش مى خورد، همچنان که در جاى ديگر فرموده : (و فى اموالهم حق للسائل و المحروم ). بعضى ديگر گفته اند: طعام در آيه به معناى اطعام است . و اگر تعبير به تشويق به طعام کرد، و نه به خود عمل (اطعام ) براى اين بود که حض هم شامل تشويق عملى يعنى خود عمل اطعام مى شود، و هم شامل تشويق زبانى . فويل للمصلين الذين هم عن صلاتهم ساهون يعنى آنهايى که از نمازشان غافلند اهتمامى به امر نماز ندارند، و از فوت شدنش باکى ندارند چه اينکه به کلى فوت شود و چه اينکه بعضى از اوقات فوت گردد، و چه اينکه وقت فضيلتش از دست برود و چه اينکه ارکان و شرايطش و احکام و مسائلش را ندانسته نمازى باطل بخوانند. در آيه شريفه تکذيب گر روز جزا به چنين نمازگزارانى تطبيق شده ، چون حرف (فاء) که بر سر جمله آمده مى فهماند جمله مزبور نتيجه تکذيب روز جزا است و مى رساند چنين نمازگزارانى خالى از نفاق نيستند، چون تکذيب روز جزا تنها به اين نيست که به کلى آن را منکر شود، کسى هم که تظاهر به ايمان مى کند و نماز مسلمانان را مى خواند، اما طورى مى خواند که عملا نشان مى دهد باکى از روز جزا ندارد، او نيز روز جزا را تکذيب کرده . الذين هم يراون کسانى که عبادت را در انظار مردم انجام مى دهند، (و يا در انظار بهتر و غليظتر انجام مى دهند )، اينگونه افراد شکارچيانى هستند که با زبان شکار حرف مى زنند، تا شکار بدامشان بيفتد، (در بين مسلمانان خود را مسلمان تر از آنان جلوه مى دهند، و معلوم است اگر در بين اهل ملتى ديگر قرار بگيرند چهره آن مردم را به خود مى گيرند). و يمنعون الماعون کلمه (ماعون ) به معناى هر عملى و هر چيزى است که به شخصى محتاج داده شود، و حاجتى از حوائج زندگى او را بر آورد، مانند قرض و هديه و عاريه و امثال آن . تفسيرهاى متفرق ديگرى هم که براى اين کلمه کرده اند به همين معنايى که ما کرديم بر مى گردد. بحث روايتى (چند روايت درباره مفاد آيات گذشته از جمله :سهل انگارى درباره نماز و مراد از منع (ماعون ) در تفسير قمى در ذيل آيه شريفه (ارايت الذى يکذب بالدين ) آمده که اين آيه در باره ابو جهل و کفار قريش نازل شد، و در ذيل آيه شريفه (الذين هم عن صلاتهم ساهون ) آمده که منظور از اين جمله کسانى هستند که به کلى نماز را ترک کنند، زيرا اگر صرف سهو آدمى را مستوجب ويل سازد، بايد همه مس توجب باشند، چون هر انسانى و مسلمانى در نمازش سهو مى کند، امام صادق (عليه السلام ) در ذيل اين آيه فرموده : منظور تاءخير نماز از اول وقت و بدون عذر است . و در کتاب خصال از على (عليه السلام ) آمده که در ضمن حديث چهارصد بندى فرمود: هيچ عملى نزد خدا محبوبتر از نماز نيست ، پس مبادا هيچ کارى از کارهاى دنيا شما را از نماز در اول وقتش باز بدارد، براى اينکه خداى عزوجل اقوامى را به همين جرم مذمت نموده و فرموده : (الذين هم عن صلاتهم ساهون ) يعنى کسانى که از در غفلت نسبت به امر نماز و اوقات آن سهل انگارى مى کنند. و در کافى به سند خود از محمد بن فضيل روايت کرده که گفت : از عبد صالح (موسى بن جعفر (عليه السلام ) از مفاد کلام خداى عزوجل پرسيدم که مى فرمايد: (الذين هم عن صلاتهم ساهون )، فرمود: کسى است که حق نماز را ضايع کند. مؤ لف : و اين مضامين در رواياتى ديگر نيز آمده . و در الدر المنثور است که ابن جرير و ابن ابى حاتم و بيهقى در کتاب سنن خود، از على بن ابيطالب روايت کرده اند که در تفسير (الذين هم يراون ) فرمود: يعنى با نماز خود ريا مى کنند. و نيز در همان کتاب آمده که ابو نعيم و ديلمى و ابن عساکر از ابو هريره نقل کرده اند که گفت : رسول خدا (صل اللّه عليه و آله و سلم ) در تفسير آيه و (يمنعون الماعون ) فرمود: ماعون همه آن چيزهايى است که مردم به عنوان کمک در بين خود عاريه مى دهند و مى گيرند، از تبر گرفته تا ديگ و دلو و نظاير آن . و در کافى به سند خود از ابو بصير از امام صادق (عليه السلام ) روايت آورده که در ضمن حديثى فرمود : منظور از ماعون در جمله (و يمنعون الماعون ) قرضى است که بدهى و احسانى است که بکنى ، و اثاث خانه اى است که به عاريه بدهى ، زکات هم يکى از مصاديق ماعون است . مؤ لف : در اين روايت ماعون به زکات هم تفسير شده ، و اين تفسير از طرق اهل سنت نيز از على (عليه السلام ) روايت شده ، نظير روايتى که در الدر المنثور به اين عبارت آمده : (ماعون ) زکات واجب است که از آن مضايقه مى کنند، و به نماز خويش خودنمايى و ريا مى کنند، و مانع زکات خود مى شوند. و در الدر المنثور است که ابن قانع از على بن ابى طالب روايت کرده که گفت : از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) شنيدم مى فرمود: مسلمان برادر مسلمان است ، وقتى با او بر خورد مى کند، سلامش مى گويد، و او سلام را به وجهى بهتر به وى بر مى گرداند، يعنى او بايد سلام کند و اين بايد عليک بگويد و بايد که ماعون را از او دريغ ندارد. پرسيدم يا رسول اللّه ماعون چيست ؟ فرمود: از سنگ گرفته تا آهن و از آب گرفته تا هر چيز ديگر. مؤ لف : رسول خدا در روايتى ديگر آهن را به ديگ هاى مسين و تبر آهنين ، و سنگ را به ديگهاى سنگى تفسير فرموده .